نشانی مطب

تهران خیابان شریعتی، نرسیده به مترو شریعتی، کوچه فلسفی، ساختمان پزشکان پرشين، طبقه ۱

ساعت کاری

شنبه الی چهارشنبه ۲۱:۰۰ - ۹:۰۰
پنجشنبه ۱۳:۰۰ - ۹:۰۰

سرگیجه-روانی

سرگیجه روانی چیست؟

سرگیجه روانی نوعی سرگیجه است که ریشه در مشکلات روان‌شناختی دارد و نه در اختلالات جسمانی مانند بیماری‌های گوش داخلی یا مغز. این وضعیت معمولاً در افرادی دیده می‌شود که دچار اضطراب، استرس مزمن، افسردگی یا اختلالات روان‌پزشکی مانند اختلال پانیک یا اضطراب فراگیر هستند.

برخلاف سرگیجه‌های معمول که ممکن است به دلیل مشکلات در سیستم تعادلی بدن ایجاد شوند، سرگیجه روانی بیشتر به‌صورت احساس سبکی سر، عدم تعادل یا حالتی شبیه به شناور بودن در هوا تجربه می‌شود. این سرگیجه اغلب در شرایط استرس‌زا تشدید شده و معمولاً هنگام تمرکز ذهنی روی موضوعی دیگر یا در حالت استراحت کاهش می‌یابد. در این مقاله به بررسی علائم، علل و روش‌های تشخیص و درمان این نوع سرگیجه خواهیم پرداخت.

سرگیجه-روانی-چیست؟

بیشتر بخوانید: بهترین متخصص اعصاب و روان در تهران

علائم سرگیجه روانی

سرگیجه روانی معمولاً در اثر استرس، اضطراب یا مشکلات روان‌شناختی ایجاد شده و از نظر الگوی بروز و شدت، با سرگیجه‌های ناشی از مشکلات جسمانی متفاوت است. افراد مبتلا به این نوع سرگیجه، علائم زیر را تجربه می‌کنند:

احساس ناپایداری و عدم تعادل

فرد احساس می‌کند که روی زمین ثابت نیست یا هنگام راه رفتن به یک سمت کشیده می‌شود.ممکن است احساس کند که در حال افتادن است، بدون اینکه واقعاً تعادلش را از دست بدهد.

سبکی سر و احساس شناور بودن

بیمار اغلب از حالتی شبیه به سبکی سر یا معلق بودن در فضا شکایت دارد.این احساس ممکن است هنگام تغییر وضعیت بدن (مثلاً از حالت نشسته به ایستاده) تشدید شود.

سرگیجه مداوم با شدت کم تا متوسط

برخلاف سرگیجه‌های ناگهانی و شدید ناشی از بیماری‌های گوش داخلی، سرگیجه روانی معمولاً به‌صورت مزمن و طولانی‌مدت است.شدت آن معمولاً ثابت نیست و در شرایط استرس‌زا افزایش پیدا می‌کند.

ارتباط با اضطراب و استرس

سرگیجه روانی اغلب در موقعیت‌های پراسترس یا هنگام اضطراب شدید رخ می‌دهد.در بسیاری از موارد، همراه با تپش قلب، تعریق یا احساس تنگی نفس (نشانه‌های اضطراب) دیده می‌شود.

عدم وجود علائم نورولوژیک یا تعادلی مشخص

آزمایش‌های پزشکی مانند MRI، تست‌های تعادلی یا معاینات گوش و چشم معمولاً طبیعی هستند.برخلاف سرگیجه‌های ناشی از مشکلات عصبی، در سرگیجه روانی ضعف عضلانی یا مشکلات حرکتی واقعی دیده نمی‌شود.

بهبود علائم هنگام پرت شدن حواس

معمولاً زمانی که فرد روی کار دیگری تمرکز می‌کند یا در محیط آرامی قرار می‌گیرد، شدت سرگیجه کاهش پیدا می‌کند. در مقابل، تمرکز بیش‌ازحد روی علائم یا نگرانی در مورد بیماری‌های جدی، علائم را تشدید می‌کند.

بیشتر بخوانید: اختلال روان تنی

شیوه تشخیص سرگیجه روانی

تشخیص سرگیجه روانی (Psychogenic Dizziness) معمولاً چالش‌برانگیز است، چرا که علائم آن مشابه سرگیجه‌های ناشی از اختلالات جسمانی است، اما در آزمایشات پزشکی معمولاً هیچ علت فیزیکی مشخصی برای این وضعیت پیدا نمی‌شود. برای تشخیص دقیق این نوع سرگیجه، پزشکان از ترکیبی از روش‌ها و مراحل مختلف استفاده می‌کنند که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد:

مصاحبه بالینی: اولین گام در تشخیص سرگیجه روانی، مراجعه بیمار به بهترین روانپزشک تهران و ارائه تاریخچه دقیق پزشکی است. پزشک از بیمار می‌خواهد که علائم سرگیجه را توصیف کند و بگوید که چه زمانی شروع شده، چه عواملی آن را تشدید می‌کنند و چه موقع بهبود می‌یابد.پزشک همچنین باید از سابقه اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی، اختلال پانیک یا سایر مشکلات روان‌شناختی آگاه شود، زیرا این اختلالات ممکن است باعث بروز سرگیجه روانی شوند.

ارزیابی علائم و نشانه‌ها: در این مرحله، پزشک به علائم بیمار توجه می‌کند و علائم جسمانی دیگر را بررسی می‌کند. برای سرگیجه روانی، معمولاً هیچ نشانه نورولوژیکی یا تعادلی مشخصی وجود ندارد.پزشک به این نکته توجه می‌کند که سرگیجه بیشتر در شرایط استرس‌زا و اضطراب شدید ایجاد می‌شود و در زمان‌هایی که فرد آرامش دارد یا مشغول به کاری است، کاهش می‌یابد.

معاینات جسمانی و آزمایش‌های تشخیصی: پزشک ممکن است معاینات جسمانی و آزمایش‌های استاندارد مانند آزمون‌های تعادلی (مثل تست فینگر فینگر) و آزمایشات عصبی انجام دهد. در این مرحله، هدف از انجام این آزمایش‌ها رد کردن سایر علل جسمانی احتمالی است. در سرگیجه روانی، معمولاً نتایج آزمایشات پزشکی مانند MRI، CT اسکن یا آزمایشات گوش و چشم طبیعی هستند و هیچ نقص جسمانی قابل شناسایی وجود ندارد.

ارزیابی روان‌شناختی: ارزیابی روان‌شناختی به منظور شناسایی علل روانی سرگیجه انجام می‌شود. پزشک ممکن است از آزمون‌های روان‌سنجی مانند مقیاس اضطراب و افسردگی استفاده کند تا میزان استرس، اضطراب یا افسردگی بیمار را ارزیابی کند. همچنین، مصاحبه روان‌شناختی و بررسی علائم اختلالات اضطرابی و روانی ممکن است برای تشخیص دقیق‌تر ضرورت داشته باشد.

رد سایر علل پزشکی: پزشک باید از روش‌هایی مانند آزمایش خون، تست‌های عملکرد تیروئید، آزمایشات قلبی و سایر آزمایشات تشخیصی استفاده کند تا مطمئن شود که علائم سرگیجه ناشی از مشکلات جسمانی مانند اختلالات قلبی، عفونت‌های گوش داخلی یا کمبود مواد معدنی نیست.در صورتی که هیچ علت جسمانی یافت نشود، و با توجه به تاریخچه روانی بیمار، تشخیص سرگیجه روانی می‌تواند تایید شود.

روش‌های تست تعادلی ویژه: در برخی موارد، تست‌های تعادلی دقیق‌تر مانند پروفایل تعادلی دیجیتال و بررسی واکنش‌های تعادلی و چشم ممکن است برای رد اختلالات تعادلی جسمانی انجام شود. این روش‌ها می‌توانند به پزشک کمک کنند تا تفاوت بین سرگیجه ناشی از اختلالات جسمانی و سرگیجه روانی را شناسایی کنند.

بیشتر بخوانید: روان پریشی چیست؟

راههای-درمان-سرگیجه-روانی

راههای درمان سرگیجه روانی

درمان سرگیجه روانی معمولاً به یک رویکرد چندجانبه نیاز دارد که شامل درمان‌های روان‌شناختی، تکنیک‌های کاهش استرس، داروهای روان‌پزشکی و روش‌های تغییر سبک زندگی می‌شود. هدف از درمان، مدیریت اضطراب و استرس است که ریشه اصلی این نوع سرگیجه هستند، به‌گونه‌ای که بیمار بتواند علائم خود را کاهش دهد و به زندگی عادی خود بازگردد. در اینجا به برخی از روش‌های رایج درمانی پرداخته می‌شود:

روان‌درمانی

درمان شناختی-رفتاری (CBT): یکی از مهم‌ترین درمان‌های روان‌شناختی برای سرگیجه روانی است. در این روش، بیمار یاد می‌گیرد تا الگوهای منفی فکری که باعث اضطراب و سرگیجه می‌شوند را شناسایی و تغییر دهد.  به بیمار کمک می‌کند تا استرس‌های روزمره و نگرانی‌های بیش‌ازحد خود را مدیریت کرده و به‌طور موثرتر با موقعیت‌های استرس‌زا  روبه‌رو  شود. این درمان می‌تواند به کاهش شدت علائم سرگیجه کمک کند.

درمان مواجهه‌ای: در این روش، بیمار به تدریج با وضعیت‌هایی که باعث اضطراب و سرگیجه می‌شوند مواجه می‌شود تا بتواند به آن‌ها عادت کند و واکنش‌های اضطرابی خود را کاهش دهد.این روش به‌ویژه در افرادی که از حملات پانیک یا اضطراب شدید رنج می‌برند، مؤثر است.

دارو درمانی

 در بعضی از موارد، داروها می‌توانند به کاهش اضطراب و استرس کمک کنند و علائم سرگیجه روانی را کاهش دهند. داروها معمولاً به‌عنوان مکمل درمان‌های روان‌شناختی استفاده می‌شوند.

آنتی‌دپرسان‌ها: داروهای SSRI یا SNRI (مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین و نوراپی‌نفرین) برای درمان اضطراب و افسردگی که می‌توانند به کاهش سرگیجه روانی کمک کنند، استفاده می‌شوند. این داروها می‌توانند در کنترل علائم اضطراب مزمن و افزایش حالت روحی موثر باشند.

داروهای ضداضطراب: داروهایی مانند بنزودیازپین‌ها (برای مثال، دیازپام یا آلپرازولام) برای کاهش اضطراب در مواقع نیاز فوری تجویز می‌شوند.این داروها فقط باید برای مدت کوتاه و تحت نظر پزشک استفاده شوند، زیرا می‌توانند به اعتیاد یا تحمل منجر شوند.

تکنیک‌های کاهش استرس و آرام‌سازی

تکنیک‌های آرام‌سازی می‌توانند به مدیریت اضطراب و کاهش شدت علائم سرگیجه کمک کنند. برخی از این روش‌ها عبارتند از:

تنفس عمیق و آگاهی بدن: تمرین‌های تنفس عمیق و مدیتیشن می‌توانند به فرد کمک کنند تا در مواقع استرس، بدن و ذهن خود را آرام کنند.آگاهی بدن به فرد می‌آموزد که به احساسات و واکنش‌های جسمانی خود آگاهی پیدا کند و آن‌ها را کنترل کند.

یوگا و تمرینات بدنی آرامش‌بخش: یوگا و تمرینات کششی می‌توانند به کاهش تنش‌های عضلانی و روانی کمک کرده و به بیمار احساس آرامش و تعادل بیشتری بدهند.ورزش منظم می‌تواند بر سلامت روانی و فیزیکی تأثیر مثبتی داشته باشد و به فرد کمک کند تا از بروز سرگیجه جلوگیری کند.

تغییر سبک زندگی و حمایت اجتماعی

خواب کافی و تغذیه سالم: خواب کافی و تغذیه سالم می‌توانند بر کاهش اضطراب و استرس تأثیر مثبت داشته باشند. مشکلات خواب و تغذیه نامناسب می‌توانند علائم سرگیجه روانی را تشدید کنند. افراد مبتلا به سرگیجه روانی باید سعی کنند عادات خواب منظم و رژیم غذایی متعادل داشته باشند.

حمایت اجتماعی: حمایت از سوی خانواده، دوستان یا گروه‌های حمایتی می‌تواند به فرد کمک کند تا با استرس‌های روانی مقابله کند. در برخی موارد، درمان گروهی می‌تواند به فرد احساس تنهایی کمتری دهد و راه‌های مقابله با اضطراب را به اشتراک بگذارد.

درمان‌های مکمل و جایگزین: در برخی موارد، درمان‌های مکمل مانند بازخورد زیستی ، ماساژ درمانی، طب سوزنی و آروماتراپی می‌توانند در کاهش استرس و علائم سرگیجه موثر باشند. این روش‌ها معمولاً به‌عنوان درمان‌های کمکی و همراه با سایر درمان‌ها استفاده می‌شوند.

نتیجه گیری

درمان سرگیجه روانی به یک رویکرد چندجانبه نیاز دارد که شامل روان‌درمانی، دارو درمانی، تکنیک‌های آرامش‌بخش و تغییر سبک زندگی می‌شود. هدف اصلی درمان، مدیریت اضطراب و استرس است تا فرد بتواند علائم خود را کاهش دهد و به کیفیت زندگی بهتری دست یابد. همکاری نزدیک بیمار با پزشک و روان‌درمانگر می‌تواند به موفقیت درمان و بهبود وضعیت کمک کند.

مطالب مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *